تاثیر معماری بر روان انسان – چگونه معماری به صورت پنهان بر روان اثر میگذارد؟
تاثیر معماری بر روان انسان
معماری از چه راههای پنهانی که بر روان انسان اثر میگذارد؟
نویسنده: معصومه سلمانی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه
چکیده: در این نوشته و نوشتههایی که در ادامه میآید با عنوان تاثیر معماری بر روان انسان ، به اثرات معماری و طراحی شهری بر روان انسان میپردازیم. این نوشتهها در سه بخش آماده شدهاند.
تاثیر معماری بر روان انسان
وینستون چرچیل عبارت معروفی دارد که می گوید: “ما بناها را میسازیم و در سرانجام بناها هستند که ما را میسازند.” بیش از ۷۰ سال از گفتن این عبارت گذشته است. به یقین چرچیل بسیار مشعوف میشد شد اگر میشنید شنید پژوهشگران علوم اعصاب و روانشناسان با شواهد و قرائن سخنان وی را تایید میکنند.
بااینحال، طراحان شهری غالباً توجه کمتری به تاثیرات شناختی بالقوه معماری شهرها بر انسان دارند. آنها بیشتر تمرکز خود را بر خلق چیزی منحصر به فرد و فردی معطوف میکردند و کمتر درباره این موضوع فکر می کردند که این خلق خلقها چگونه رفتار کسانی را تغییر می دهد که با آنها زندگی میکنند.
البته امروزه این مسئله در حال تغییر است و آنها دریافتهاند باید ورای مسئله طراحی و از زاویهای دیگر مسئله نیازهای انسانی را در نظر بگیرند.
روت دالتون یکی از پژوهشگران حوزه معماری و علوم شناختی در دانشگاه شمال آمبریا است وی معتقد است برخی از دستورالعملهای طراحی معماری وجود دارد که میتوان گفت خوب اند، واقعاً مبتنی بر شواهد و قرائن دقیق دقیقاند و منطبق بر طراحی بناهای کاربرپسند اند. درعینحال بسیاری از معماران برآن اند این راهنماهای مهم را مورد غفلت قرار دهند.
تاثیر معماری بر روان انسان : “شهرهای خودآگاه”
“شهرهای خودآگاه” نام کنفرانسی در لندن بود که مباحث کاربردی در این درباره مطرح شد. بررسی چگونگی نزدیکی علوم اعصاب و معماری یا نزدیکی دانشمندان علوم شناختی و معماران به یکدیگر یکی از مباحث مورد توجه در این کنفرانس بود.
این کنفرانس سعی در پیوند فعالیتهای معماران، طراحان، مهندسان، دانشمندان علوم اعصاب و روانشناسان داشت. گرچه هر کدام از این گروهها فعالیتهای خود را در سطوح بسیار حرفهای دنبال می کنند، کمتر به موضوعات مشترک و هم پوشانیهای بین رشتهای توجه دارند.
الیسون بروکس که معمار و متخصص در حوزه مسکن و طراحی اجتماعی است یکی از سخنرانان این کنفرانس بود. وی در مصاحبهای اظهار داشت بینش مبتنی بر روانشناسی میتواند شهرها را تغییر دهد. به نظر او”اگر علم بتواند طراحی حرفهای، ارزش طراحی و ساخت خوب را توجیه کند، این ابزارهای بسیار قدرتمند احتمالاً کیفیت محیطزیست را متحول خواهند کرد.”
اینگونه تعاملات گسترده بینرشتهای، قطعاً سبب کاهش احتمال تکرار داستانهای ترسناکی در دنیای معماری از قبیل مجتمع مسکونی Pruitt-Igoe سنت لوئیس در سال ۱۹۵۰ خواهد شد. مینار یاماساکی طراح این ساختمان بود و شامل سی و سه بلوک با امکانات بی نظیر بود. در نهایت ذره ذره در مدت ۲۰ سال این ساختمان به علت وقوع جرایم مختلف در اطراف خود تخریب شد.منتقدان معمار معتقد بودند فضای گسترده و باز میان بلوکهای مدرن بلند ساختمانی نوعی از حس دلسردی اجتماعی ایجاد کرده و تنها پس از چندی این فضاها مملو از انواع جرم و جنایت شد.
این ساختمان تنها نمونه موجود در این زمینه نیست. عدم وجود بینش رفتاری درباره پروژههای ساختمانی در آن دوره و ایجاد حسی از انزوای این ساختمانها از جامعه بهنوعی سبب ایجاد نوعی از حس سرخوردگی شد و به قول از یکی از هنرمندان انگلیسی به نام تانیا تمپا این ساختمانها از پیش به شما اعلام میکردند که ” ما طوری طراحیشدهایم که شما موفق نشوید”.
امروزه مطالعات روانشناختی درباره فضاهای شهری و ساختمانهایی که افراد در آنها احساس بهتری دارند دانش بیشتر و دید گستردهتری را در اختیار ما میگذارند. برخی از این مطالعات سعی کردهاند عواطف و پاسخهای روانی افراد مورد آزمایش را با نصب دست بندها و گردن بندهای حسگر تحت نظر بگیرند یا با استفاده از اپلیکیشنهای موبایل از احساسی سوال کنند که افراد در محیط پیدا می کنند.
کولین الارد یکی از محققان روانشناسی است که روی تاثیر معماری بر روان انسان و عوامل طراحی معماری را مطالعه میکند. وی در این باره میگوید: ” این کار سبب به دست آمدن سطحی از اطلاعات میشود که پیش از این بسیار سختتر از آنچه فکرش را بکنید قابل دسترس بوده است.”
او در این باره ادامه میدهد: “وقتی از مردم درباره استرس آنها میپرسیدم آنها بهراحتی میگوید چیز مهمی نیست اما وقتی از نظر روانشناسی آنها را بررسی میکنیم متوجه میشویم که پاسخ آنها کاملاً عکس گفته آنها است. مشکل اصلی این است که وضعیت و حالت روانی ما میتواند سلامت را مستقیماً تحت تأثیر قرار دهد.” با نگاهی دقیقتر بر وضعیتهای روانی خودمان میتوانیم نحوه تأثیر شهرها و معماری را بر بدنهای خودمان را متوجه شویم.
از یافتههای بسیار مهم پژوهش الارد این است که مردم بهشدت تحت تأثیر نمای خانهها و ساختمانها هستند. اگر نما و ظاهر بیرونی ساختمانی پیچیده و جذاب باشد مردم به صورت مثبت تحت تأثیر قرار میگیرند.
به صورت بالعکس، اگر نما یکنواخت، یکرنگ و ساده باشد میتواند تاثیرات منفی بهجای بگذارد. برای مثال، وقتی گروهی از افراد پژوهش از مقابل ورودی فروشگاهی غذایی در منتهن رد شدند که دارای شیشه دودی بزرگ و طولانیای بود، حسگرهای خلق و حالات روانی آنها افزایش و تلاطمی شدید را بنا به دادههای به دست آمده از حسگرهای آنها ثبت کرد. آنها حتی قدمهای سریعتری برداشتند تا هر چه زودتر از کنار این فروشگاه رد شوند. البته جای تعجبی ندارد وقتی از مقابل دستهای از رستورانها و همینطور فروشگاههای دیگر میگذشتند، سرعت خود را کم کردند و بیشتر احساس سرزندگی داشتند.
این نوشته با عنوان تاثیر معماری بر روان انسان ادامه دارد…
برای مطالعه بیشتر اینجا و اینجا را ببینید
201 بازدید